سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] حکمت را هر جا باشد فراگیر که حکمت گاه در سینه منافق بود پس در سینه‏اش بجنبد تا برون شود و با همسانهاى خود در سینه مؤمن بیارمد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :16
بازدید دیروز :16
کل بازدید :15901
تعداد کل یاداشته ها : 24
103/9/2
11:57 ع
همین دیشب به من گفتی
نباشی بی تو میمرم
ولی امروز داری میری
دارم از پیش تو میرم
تو چند ساعت چه جوری شد
عوض شد طرز رفتارت 
منو توجیه نکن دیگه
شدم خیلی گرفتارت
?
اجازه نمیدم منو بشکنی
اجازه نمیدم به من بد کنی
اجازه نمیدم که با رفتنت
سر راه خوشبتیمو سد کنی
اجازه نمیدم بری از دلم
اجازه نمیدم که تنها بشم
نمیخوام تو که نیستی تو هر نفس
به یاد نگاهت بریزم بهم
???
تو حق منی از همه زندگی
اراده ندارم ازت بگذرم
تحمل ندارم نرو بی دلیل
نمیشه نمیره هوات از سرم
اجازه نمیدم منو بشکنی
اجازه نمیدم به من بد کنی
اجازه نمیدم که با رفتنت
سر راه خوشبتیمو سد کنی
اجازه نمیدم بری از دلم
اجازه نمیدم که تنها بشم
نمیخوام تو که نیستی تو هر نفس
به یاد نگاهت بریزم بهم

92/8/15::: 1:54 ع
نظر()
  
  

باز هم

آمدی دوباره بر سر راهم

 

آی عشق

می کنی دوباره گمراهم

 

دردا

من جوانی را به سر کردم

 

تنها

از دیار خود سفر کردم

 

 

 

 

 


  
  

قَسَمِت می دم عزیزم

دلِ هیچ کَس رو نسوزون

 

آخه قلبی که بسوزه

رو به راه نمی شه آسون

--------

رفتی اما نمی دونی

درد تو  دوا نمی شه

 

اگه دنیا رو بگردی

مثل من پیدا نمی شه

------------

تو می خوایی این عشق ساده نا تموم شه نازینم

توی خنده هات می گفتی نمی خوام تو رو ببینم

 

کاش می فهمیدم چه طور شد بینمون فاصله افتاد

بگو کی اومد توی قلبت بی وفایی رو یادت داد

 

نازنینم بهترینم

تویی عشقِه 

آخرینم


  
  

دیدم که نگار من سرخوش/ز کنار من بگذشت و برد یار دگرش

وای از آن گلی که دست من بود/خموش و یک جهان سخن بود

 

امید جانم ز سفر باز آمد/شکر دهانت ز سفر باز آمد

عزیز من که بی خبر/به ناگهان رود سفر

چو ندارد دیگر دلبندی/به لبش نمی نشیند لبخندی

توی اوج سپیده دم/شکفته شد لبم ز هم

که شنیدم یارم باز آمد/زسفر غمخوارم باز آمد

 


  
  
<      1   2   3      
پیامهای عمومی ارسال شده
+ به بعضیا باید گفت: تو رو جان عزیزت 2 تا ساندیس بگیر برو ملاقاتی خودت.خیلی حالت بده
+ بیراهه رفته بودم آن شب دستم را گرفته بود و می کشید زین بعد همه عمرم را بیراهه خواهم رفت...
+ میگن دنیا بی وفاست:اما... قدرش رابدانید. من دنیای بی وفاتری هم داشتم!
+ به خدا حافظی تلخ تو سوگند نشد که تو رفتی ودلم ثانیه ای بند نشد ****/***/***/***/***** لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
+ حتے از هَمین راه دور... شاید تو سُکـوت میـان کلامم بـاشـے... دیـده نمی شوی! امـــا مـن، تـو را اِحسـاس مـے کنمـ ... شایــد تــو... هَیاهـوی قلبـم بـاشـے .. شنیـده نمـے شوی... امـا مـن، تـو را نـفس مـے کشمـ ـ ـ ... دیوانه وار.
+ اگه به یــــــه نفر قول دادے باهــــــاش بمونے ... دیگه حق ندارے چراغ امیــــــد دلشو خــــــاموش کنے ... رو حرفــــــت باش و عاشقش بــــــاش... مطمــــــئن باش دنیــــــاشو به پات میــــــریزه...
+ بیزارم از این خوابها که هرشب مرا به آغوش تو می آورند و صبح با اشک از تو جدایم می کنند…
+ سلامتی اونی که هیچوقت حالمونو نمی پرسه چون میدونه حال و روز ما که پرسیدن نداره …
+ تو این بازار نازدار باز راز نیاز داره به یه رازدار ...
+ بی احساس ترین آدم روی زمین میشم... وقتی که... تفریحت میشه بازی دادن دل بی گناه من... میبوسم و میذارم کنار تمام دوستت دارم ها رو... تا ناتموم بمونه پازل عشقی که سنگ بناش دروغ بود...!!! آره عزیزم... دیگه خیلی وقته که احساسم رو دار زدم تو قمار عاشقی.. دل من سیاه پوش عشقی هست که صادقانه به پای دل تو ریختم ... ولی حیف که عشقت دروغ بود...